پایان

تموم شدن همیشه سخته

تموم شدن یه دوستی

نموم شدن یه عمر

تموم شدن یه شغل

تموم شدن یه عشق

تموم شدن یه سریال تلویزیونی

تموم شدن یه فصل

تموم شدن خودت

تموم شدن یه اعتماد

تموم شدن همیشه سخته

حماقت

وقتی با تموم وجودت احساس غیرت می کنی

وقتی با تموم وجودت احساس عصبانیت می کنی

...

وقتی با تموم وجود احساس بیچارگی می کنی

فقط کافیه تا اونا رو با بی اعتمادی اشتباه بگیرند

اون وقته که

با تمام وجود احساس حماقت می کنی

سکوت

دکتر شریعتی یه صحبتی داشت که من یه بار توی بلاگ سیصد و شصتم گذاشتم وای اون روز فقط چون این حرفو دوست داشتم گذاشتم و با تمام وجود لمسش نکرده بودم

الان می تونم معنی حرفشو کاملا با تمام اجزای وجود بفهمم:

حرفهایی است برای « گفتن » که اگر گوشی نبود ، نمی گوییم

و حرفهایی است برای « نگفتن »
حرفهایی که هر گز سر به « ابتذال گفتن » فرود نمی آورند
حرفهای شگفت ، زیبا و اهورایی همن هایند
و سرمایه ماورایی هر کسی به اندازه حرفهایی است
که برای « نگفتن » دارد